بگم که سریال «آبان»، از اون فیلمها و سریالهاییه که دوست داره جدی باشه و به مسائل مهمی مثل استقلال زنان، تعادل بین کار و زندگی خانوادگی و حتی گفتمان فمینیستی بپردازه. اما در عمل، به نظر میاد که همه اینا فقط تو ذهن کارگردان و نویسنده بوده، چون توی اجراش خیلی چیزها عقب مونده! البته، بازیگران تلاش کردن که اوضاع رو نجات بدن، ولی اونقدر مشکل تو فیلمنامه و داستان وجود داشت که حتی حضور ستارهها هم نتونست کل سریال رو نجات بده.
1. بازیگران: کی خوب بود و کی نه؟
- شهاب حسینی : شهاب همیشه بازیگر خفنیه و تو این سریال هم کارت رو بلد بود. اما بعضی موقعها خطوطش اغراقآمیز بود و مجبور بود چیزایی رو اجرا کنه که واقعاً طبیعی به نظر نمیومد. یه جورایی مثل این بود که نقش، خودش رو بهش القا کرده باشه، نه اون!
- لاله مرزبان (نقش آبان) : لاله تو صحنههای عادی و گفتوگوهای روزمره خوب بود، اما وقتی باید احساسات عمیق مثل غم، عصبانیت یا انگیختگی رو نشون بده، کمی افت کرد. یه جورایی حس میشد که احساسات رو “اجرا” میکنه، نه اینکه واقعاً اون رو تجربه کنه.
- امین حیایی : حالا امین حیایی، با اینکه نقش مکملتری داشت، ولی خیلی بیشتر از بقیه جلوه کرد. بازیش طبیعی و قابل قبول بود و اصلاً حس نمیشد که داره نقش رو بازی میکنه.
- میرسعید مولویان (نقش امیر) : میرسعید واقعاً درخشید! نقش یه مرد حسابگر و ذلیل رو به شکلی جذاب و تأثیرگذار اجرا کرد و از اون بازیگرهایی بود که همیشه تو ذهنت میمونه. واقعاً کارت درست کرد!
2. داستان و فیلمنامه: مشکلات بزرگ
یه سری مشکل اساسی توی داستان و فیلمنامه وجود داشت که واقعاً خرابکاری کرد:
- رابطه ضعیف بین آبان و دخترش : یه موضوع مهم تو داستان این بود که آبان چقدر به دخترش وابستهست، اما این رابطه رو به شکلی که باید، نشون ندادن. حس میشد که فقط دارن این موضوع رو تکرار میکنن، بدون اینکه واقعاً پررنگ بشه.
- تعادل نداشتن بین کار و خانواده : آبان خیلی بیشتر به کارش فکر میکرد تا خانوادهاش. این موضوع اگه به درستی پرداخته میشد، میتونست پیام خوبی منتقل کنه. اما متاسفانه، این موضوع با گفتمان فمینیستیای که سریال میخواست برسونه، در تضاد بود. یه جورایی حس میشد که میخوان بگن: “زن مستقل باید خانوادهش رو فدا کنه!” این موضوع واقعاً از اصول فمینیسم دوره.
- روابط عاشقانه ضعیف : رابطه بین آبان و همسرش (امیر) هم خیلی سطحی بود. فقط چند صحنه کوتاه و چند خط گفتوگوی عاشقانه داشت که اغلب از جانب امیر مؤثرتر بود. این موضوع باعث میشد این رابطه واقعاً قابل باور نباشه.
3. گفتمان فمینیستی: نصفهکاری شد!
سریال میخواست یه گفتمان فمینیستی ارائه بده، اما به نظر میاد که فقط اسمش رو برده! مثلاً میخواست بگه زنها میتونن هم کار کنن و هم خانوادهشون رو مدیریت کنن، اما نشون نداد که این تعادل چطور ایجاد میشه. بلکه حس میشد که موفقیت حرفهای آبان فقط با قربانی کردن زندگی شخصیش همراه بوده. این موضوع واقعاً با اصول فمینیسم سازگار نیست و مخاطب رو گیج میکنه.
4. جلوههای تکنیکی: متوسط و بدون نوآوری
جلوههای تکنیکی و کارگردانی سریال هم خیلی چیز خاصی نداشت. صحنهبندیها ساده و بدون نوآوری بودن و موسیقی متن هم گاهی خیلی تکراری و کماثر بود. اصلاً حس نمیشد که موسیقی متن داره احساسات مخاطب رو تحریک کنه.
5. نقاط قوت و ضعف
چی خوب بود؟
- حضور بازیگران توانمند مثل امین حیایی و میرسعید مولویان.
- تلاش برای ارائه یه داستان مدرن و پیچیده.
- چند صحنه خوب که واقعاً کارگردانی شده بودن.
چی بد بود؟
- فیلمنامه ضعیف و ناقص.
- فقدان ارتباط عاطفی عمیق بین شخصیتها.
- عدم تعادل بین زندگی حرفهای و خانوادگی آبان.
- تعارض با گفتمان فمینیستی.
- جلوههای تکنیکی و موسیقی متن ضعیف.
جمعبندی: آیا ارزش دیدنو داشت؟
سریال «آبان»، با وجود تلاشهاش برای ارائه یه داستان مدرن و پیچیده، به دلیل ضعفهای موجود در فیلمنامه، ساختار داستانی و پیشبرد شخصیتها، نتونست کاملاً مخاطب رو مجذوب خودش کنه. نقص در نمایش ارتباطات عاطفی، عدم تعادل بین زندگی حرفهای و خانوادگی آبان، و تعارض با گفتمان فمینیستی، از جمله مشکلات اصلی این سریال بود. با این حال، عملکرد برخی از بازیگران، بهویژه امین حیایی و میرسعید مولویان، تا حدی تونست برخی از این کاستیها رو جبران کنه.
منابع: